آرامش یا چاپلوسی؟

در لابلای وب‌گردی امشب، به این متن برخوردم. آن را به طور کامل خواندم تا ببینم نویسنده از کدام بخش از سخنان مقام عظمای ولایت آرامش گرفته؟ اگر شما چیزی متوجه شدید به من هم بگویید! همه جور اراجیفی را به هم دوخته و به همه چیز اشاره کرده الا به آن چیزی که در تیتر آمده! در پایان هم نوشته: «بحق مهندسی بیان، هنر مردان خداست که بفضل الهی دوست و دشمن را مات و حیران و انگشت به دهان قرار می دهد.» برادر من، نوشته‌ات که سرشار از آشفتگی و ربط دادن گوز به شقیقه بود. ما هم که نفهمیدیم آخرسر چی به چی شد و چند چند هستی. هر چقدر هم که تلاش کردیم از سخنانت رمز گشایی کنیم نفهمیدیم بالاخره چه چیزی از سخنان آقا به تو آرامش داد. مهندسی بیان هم که می‌گویی هنر مردان خداست. دشمن را قبول، اما چرا دوست را مات می‌کند؟!

مطالب مرتبط