حیوان در فرهنگ اسلامی
با فردی در ایران گفتگو میکردم که غربیها را به «حیوان» تشبیه کرد. از آنجا که بحث با فرد مورد نظر، برایم نتیجهبخش نبود، تنها مکالمه را پایان دادم. اما با خود اندیشیدم که من نیز تا همین هفت هشت سال قبل، برخی حیوانات را مظهر پستی، پلشتی و پلیدی میپنداشتم بدون آنکه علت آن را بدانم.
امشب به این فکر کردم که فرهنگ اسلامی (بخصوص ورژن جمهوری اسلامی که در طی سی و چند سال یک آش شلم شوربایی درست کرده که اساسا یک چیز من درآوردیست و با اسلام واقعی که از آن خداوندِ وحشی محمد است، زمین تا آسمان فرق میکند) حتی بین حیوانات هم تبعیض قائل میشود و برخی را نماد نجاست و پلیدی میداند.
چندی پیش حسین فرهادی٬ رئیس سازمان «بسیج سازندگی» استان قم گفته بود که فرهنگ نگهداری «حیوانات مفید» در ایران به تدریج توسط «دشمنان» تغییر کرده٬ به طوری که هماکنون در برخی خانهها سگ و گربه نگهداری میشود.
این نگاه آقای فرهادی به حیوانات (اشارهاش به حیوانات مفید)، بیتردید نشان از عمق نفعطلبی بیحد و حصر مسلمانان دارد. در این نگاه، نه تنها انسانها (همچون تفاوتهای زن و مرد در اسلام) که حیوانات معصوم نیز مورد تبعیض و ظلم مسلمانان قرار میگیرند. مسلمانان، «حیوانات مفید» همچون مرغ و خروس، گوسفند و شتر را به خشنترین شکل ممکن (کشتن با چاقو) از بین میبرند در حالی که میتوانند پیش از زجر کش کردنشان، با یک آمپول بیهوشی، به این زبانبستهها، کمتر زجر بدهند.
نتیجه این میشود که فردی به خود در این فرهنگ اجازه میدهد برای تنبیه روباهها و جلوگیری از حمله به مرغهایش ۶ روباه را به دار آمیزد. کاری زشت و پلید که بیشک از همین فرهنگ نشات میگیرد.
من نمیفهمم مسلمانان چرا نمیخواهند به این مسائل فکر کنند؟ برایم عجیب است گروهی از مسلمانان که ذات خوب و پاکی دارند نیز هنگام بحث دربارهی خشونت مسلمانان با حیوانات و شیوهی کشتنشان، زبان به کام میگیرند و حاضر نیستند بر ضد این اقدام غیر انسانی موضع بگیرند؟




