- اگر از لذتهای معنوی فاکتور بگیریم، زندگی در سه واژه خلاصه شده: سکس، پول، قدرت. همهی آدمها برای رسیدن به این لذتهای مادی تلاش میکنند. باقی لذتها (که من آنها را لذتهای معنوی مینامم، مثل ایثار، مهر و محبت، کمک کردن به دیگران و…) تنها از برای ارضای وجدان درونی و رسیدن به یک خوشایندیست که تنها نثار کسانی میشود که ذات خوبی دارند و یا از داشتن ذات خوب، لذت میبرند.
- در این دنیا، هیچ چیز رایگان نیست. هیچ وقت فراموش نکن که پشت هر «سلام»، یک منفعت مخفی شده است. باید باهوش باشی و بتوانی به «طرفة العینی»! دلیل سلام کردن طرف مقابلت را رمز گشایی کنی!
- سلولهای مغز به طور خودکار برای بقا تنظیم شدهاند. به همین دلیل است که رسیدن به هر چیزی که آرزویش را داشتی، تو را تنها برای مدت خیلی کوتاهی خوشحال می کند و خیلی زود به این فکر میکنی که: بعدش چی؟
- زندگی یک بازی است. بامزه یا بی مزه بودن آن، شیرینی با تلخ بودن آن بسته به حال الان تو دارد. اگر همین الان حالت خوب است، زندگی هم شیرین است.
- تجربه زندگی در همه اقوام و ملیتها مشترک است. این را به عنوان کسی که تاکنون سفرهای زیادی کرده و با آدمهای مختلفی سر و کار داشته میگویم. هیچ کس، مطلقا هیچ کس از هیچ کسی برتر نیست. این نه یک شعار انسانی، که یک واقعیت عینی حاکم بر دنیاست.
- در این دنیا هیچ چیزی اعتبار ندارد. «اعتبار و ارزش» را حال، شرایط، موقعیت، تجربه، باورها و سبک و سیاق زندگی تو تعیین می کند.
- زندگی یک اتفاق است. بسیاری از خواسته، باورها، رویدادها و … هم اتفاقی شکل میگیرند. پس تلاش کن نه از اتفاقات خوب خیلی زیاد از حد خوشحال شوی، نه اتفاقات خیلی بد تو را غمگین و نا امید کند. باید این اتفاقات را بپذیری و برای مدیریت بهتر آن چارهجویی کنی.
- شراب برای این است که گرد و غبار به راه افتاده شده در مغز را بخوابانی.




