مرد جان به لب رسیده را چه نامند؟
خاک به سر پخش شد
باد وزید و همه اسرار عیان شد
طالع و صالح مطاع خویش نمودند
اوسنه از دست رفت، جمله خزان شد
……
عشق سر کوچه به آهنگ زباله رقصید
وعدهی فردوس هدر شد، شده از دست عمر
نفس نه داغ است و نه جذاب، نه بالاست نفس
مرد جان به لب رسیده را چه نامند؟
……
بر در ارباب بیمروت دنیا
یا که ز تاریخم آنچه رنج برآمد
ملت عاشق که خط و ربط نداند
ملت عاشق که خط و ربط ندارد
ملت تو ما شدیم، کوروش والا!
……
مرد جان به لب رسیده را چه نامند؟




