مغالطات محسن کدیور
در این برنامهی «افق» که دربارهی استیون هاوکینگ بود، و برنامهی بسیار جالبی هم شد، بحث از موضوع هاوکینگ فراتر رفت و از نیمهی دوم برنامه، گفتگو به سمت مباحث شیرین فیزیکی، کوانتومی و فسلفی رفت که اگر آن را به دقت دنبال کنید با نمونههای بارزی از «مغالطه» در باب منطق آشنا خواهید شد. (مغاطاتی که عموما از سوی محسن کدیور و طبق معمول دفاع او از خداباواری مطرح شد.)
من تلاش میکنم دو نمونه از مغالطههای آقای کدیور را توضیح دهم.
پرسش: آقای کدیور، با تمام بحثهایی که دربارهی قطعیت عدم وجود خدا از سوی دانشمندانی همچون استیون هاوکینگ بیان شد، شما خدای ادیان ابراهیمی را چگونه توجیه میکنید؟
کدیور: در چند قرن گذشته دانشمندانی هم بودهاند که خدا باور بودهاند. (در اینجا کدیور شروع میکند و یک به یک دانشمندان خدا باور را مثال میزند و از آنها نقل قول میکند. در حدود سه چهار دقیقه صحبت میکند اما پاسخی دربارهی توجیه خدای ادیان ابراهیمی ارائه نمیدهد.)
این مغالطه در منطق به عنوان «مغالطهی عدم دقت برای گمراهسازی» شناخته میشود. وجود دانشمندان خداباور و نقل قول از آنها، پاسخی برای وجود خدای معجزهگر و ناقض قوانین طبیعت به شمار نمیرود.
در بخش بعدی برنامه، علی نیری دربارهی مفهوم «بینظمی» در جهان توضیح میدهد و تفاوت آن را با «بیقانونی» تشریح میکند. (مسالهای که فلاسفهی خداباور از آن با عنوان برهان نظم یاد میکنند که اگر با مباحث فیزیکی آشنا باشند، متوجه میشوند که جهان هستی و حیات روی کرهی زمین خود حاصل بینظمی بوده است.)
کدیور اما در پاسخ به این بخش از صحبتهای نیری میگوید: «جهان هستی با این همه نظم، قطعا به خدا نیاز دارد.» و سپس این مساله را تشریح میکند. این مغالطه نیز، مغالطه «کنه و وجه» است که عموما برای معرفی یک صفت یا یک جنبه خاص از یک پدیده به عنوان ذات و اساس آن پدیده مطرح میشود. (مثال نقض: کودک یتیم به پدر نیاز دارد، ولی پدرش کجاست؟ پدرش مرده است عزیز من! مرده است!)




