مجموعه تلویزیونی Desperate Housewives
این شبها، این روزها و این لحظههایی که در پاریس جشن و پایکوبیست و جمعیت زیادی تغییر سال نوی میلادی را جشن میگیرند، من در لاک خودم چپیدهام و اگر از کار و شطرنج روزانه که فاکتور بگیریم، تقریبا تمامی ساعات بیداریام را مشغول تماشای مجموعهی تلویزیونی «Desperate Housewives» شدهام.
مجموعهی خوشساختی که طنز و تراژدی، پیچیگدیهای انسانی و البته واقعیتهای دهشناک زندگی، جنگ آشکار آدمها برای منافع و خوشایند درونیشان و بدجنسيای که هر انسانی، بدون استثنا در ذات خود دارد و به وقتش، آن را بروز میدهد را خیلی خوب به تصویر کشیده و به دلیل طنز بودنش، مخاطب را به پیگیری ماجرا ترغیب میکند.
از این سریال به عنوان یکی از پرمخاطبترین مجموعههای تلویزیونی در جهان یاد شده است.
دیدم که ویکیپدیا آن را به «کدبانوهای وامانده» ترجمه کرده اما به نظرم با توجه به ساختار سریال، ترجمهی «زنان افسردهی وامانده» برای آن ترجمهی جالبتریست.
فیلمهای هالیودیی زیادی هستند که بازتاب دهنده جامعهی آمریکا به شمار میروند، اما دیدن این سریال برای کسانی که میخواهند بدانند زندگی در ینگه دنیا واقعا چگونه است، از اوجب واجبات است.




