یک تابو

یک نگاه کلی به شبکه‌های مجازی و سرویس‌دهنده‌های تولید محتوای شخصی نشان می‌دهد که اگر از نام حقیقی‌مان استفاده می‌کنیم، به طور ناخودآگاه تلاش می‌کنیم مثبت‌ترین و بهترین وجهه شخصیتمان را به نمایش بگذاریم و تلاش می‌کنیم که به دیگران بفهمانیم که ما در زندگی خوشبخت هستیم.

اما برعکس، تمامی دردها و رنج‌ها و سختی‌های زندگی را معمولا ترجیح می‌دهیم از دید دیگران پنهان می‌کنیم و یا با نام مستعار در وبلاگ‌ها منتشر می‌کنیم.

نمی‌دانم چه زمانی این تابو شکسته می‌شود که بتوانیم بدون پیش‌قضاوت و تک‌بعدی نگاه کردن افراد، همه زوایای زندگی را به رسمیت بشناسیم و با هم رابطه داشته باشیم. انسان هستیم دیگر. یک زمان خوشحالیم، زمانی افسرده، زمانی فقط به کار کردن یا درس خواندن و پیشرفت می‌اندیشیم، گاهی در جمعیم و با جمع خوشیم، گاهی تنها، و بریده از زمانه، به وسوسه‌ای به نام «بودن» فکر می‌کنیم. گاهی هم مثل این روزهای من، همه چیز را مسخره و پوچ می‌پنداریم.

زندگی، مجموعه‌ای از همه‌ی اینهاست و هیچ‌کدامش را نمی‌توان کتمان کرد.

مطالب مرتبط