هماهنگی آکورد و شعر

در سکوت پس‌زمینه، و در ۱۰ ثانیه نخست این ترانه، سه مصرع می‌خواند:

اﮔﻪ از ﻋﺸﻖ ﻣﻴﺸﻪ ﻗﺼﻪ ﻧﻮﺷﺖ
ﻣـﻴﺸـﻪ از ﻋـﺸـﻖ ﺗـﻮ ﮔـﻔـﺖ
ﻣـﻴﺸـﻪ ﺑﺎ ﺳﺘﺎرهﻫﺎي ﭼﺸﻢ ﺗﻮ

درست بعد از مصرع سوم، دقیقا بعد از آن‌جایی که می‌گوید: «ﻣـﻴﺸـﻪ ﺑﺎ ﺳﺘﺎرهﻫﺎي ﭼﺸﻢ ﺗﻮ»، از یک آکوردی برای شروع ملودی استفاده می‌کند که روح و روان آدم را دستکاری می‌کند. اگر مثل من کنجکاو شدید که این آکورد، می‌مینور است، می‌ماژور است،‌ لا است و یا هر نت دیگر، کافی‌ست صد بار آن را عقب جلو کنید و گوش‌هایتان را تیز کنید و دقت کنید که چه چیز لامصبی در وجود این آهنگساز بوده تا این آکورد را سوار بر این شعر کرده است؟

پاسخی وجود ندارد. اما به نظر می‌رسد انسان‌ها در درونشان، درد مشترکی دارند:

ﻣﻴﺸﻪ از ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻣﺮد و
دﻳﮕﻪ از دﺳﺖ ﻫﻤﻪ راﺣﺖ ﺷﺪ
ﻣﻴﺸﻪ از ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﻣﺮد و
دﻳﮕﻪ از دﺳﺖ ﺗﻮ ﻫﻢ راﺣﺖ ﺷﺪ
آره از ﻋﺸﻖ ﺗﻮ دﻳﻮوﻧﮕﻲ ﻫﻢ ﻋﺎﻟﻤﻴﻪ

مطالب مرتبط