دو فیلم

در طول پرواز ۱۲ ساعته‌ی پاریس-کوالالامپور، علاوه بر ادامه‌ی مطالعه گرگ بیابان هرمان هسه، دو فیلم ایرانی دیدم که بد نیست توضیح مختصری درباره‌ی هر کدامشان بنویسم.
البته باید بگویم این کتاب گرگ بیابان، انقدر برایم جالب است که خوش کرده‌ام آن را ذره ذره، همچون شراب مزمزه‌اش کنم. به همین دلیل تصمیم گرفتم که با هارلی هالر دوست‌داشتنی، همزاد این روزهایم، در این پرواز خداحافظی نکنم و همراه با او در کافه‌های استارباکس در کولالامپور، خاطره بسازم.

برگردیم به فیلم‌ها.
نخستین فیلم،‌ «پل چوبی» بود که بازیگرانی مطرحی همچون بهرام رادان، مهران مدیری، مهناز افشار و هدیه تهرانی در آن نقش‌آفرینی کرده بودند. این فیلم نیز به موضوع «رابطه» پرداخته بود که بسان بسیاری از فیلم‌های موفق، از این جهت مطلوب بود که به نوعی رونوشتی حقیقی و صادقانه، از روابط این روزهای جامعه‌ی ما را به تصویر کشیده بود.

اگر بخواهم عصاره‌ی فیلم را در یک جمله خلاصه کنم، این جمله‌ی بهرام رادان است که در طول فیلم هم چند بار تکرار کرد: عشق یعنی هر چیزی که حالت را خوب کند.

البته شاید این جمله، با حال و روز این روزهای من چفت شود از این جهت که عشقی در زندگیم ندارم و تک و تنها، و بی‌باور به عشق،‌ مثل همه‌ی آدم‌ها تلاش می‌کنم که در ادامه‌ی مسیر زندگی‌ به قول بهرام رادان «حالم خوب باشد.» ولی از عجایب این روزهایم، که شاید به زعم دوست نزدیکم یک نوع «لاس‌زدن با افسردگی» به‌شمار می‌رود، این است که یک‌جورهایی خریدار این احوالات گاه و بی‌گاه بدم هستم. یعنی بر خلاف گفته‌ی بهرام رادان در کل از اینکه حالم گاهی خیلی بد می‌شود ناراضی نیستم و از برآیندش، احساس خوبی دارم.

فیلم دیگر، فیلم «تعبیر خواب» بود که فیلمنامه‌ی واقعا قوی‌ای داشت. فیلم، سرشار از درد و بدبختی انسان‌ها بود که مثل همه‌ی فیلم‌های دردناک دیگر، روحم را -که قاعدتا باید مریض باشد!- تغذیه کرد. شهاب حسینی مثل همیشه نشان داد که بازیگر توانایی‌ست و بر خلاف بسیاری از بازیگران، تنها چهره‌اش نیست که از او یک بازیگر حرفه‌ای ساخته. او با نقش‌هایش، خیلی خوب هماهنگ می‌شود و توانایی بالایی در ایفایشان دارد.

اگرچه پایان فیلم یک‌جورهایی هندی تمام شد، اما پیام فیلم، برای من، مهر تاییدی بود از نتیجه‌گیری‌ها و جمع‌بندی‌هایم از مقوله‌ای به نام «زندگی» که از دو سال قبل در مغزم در حال شکل‌گیری‌ست. البته این را کتمان نباید کرد که هر کسی ممکن است پیام خودش را از این فیلم بگیرد. مثلا اگر مذهبی باشید، ممکن است برای خودتان از آسمان‌ها پیام بسازید و مرگ شهاب حسینی در پایان فیلم را «تقدیری الهی» بپندارید. که خب، هر کس در نتیجه‌گیری‌اش مختار است!

اگر موضوع رابطه برایتان مهم است فیلم پل چوبی، و اگر فیلمنامه‌ی قوی و موضوع زندگی و درد و بدبختی آدم‌ها برایتان جالب است، فیلم تعبیر خواب را تماشا کنید. هر دو فیلم از ساخته‌های اخیر در ایران است و جفتشان در تارنامای «ایران پراود» امتیاز بالایی از کاربران دریافت کرده‌اند و ارزش تماشا دارند.

مطالب مرتبط