فیلم «کتاب دزد» و مسالهی شر در فلسفه
فیلم کتاب دزد را دیدم. فیلمی بسیار خوشساخت، که بر اساس رمان «کتاب دزد» نوشتهی مارکوس زوساک ساخته شده و آلمان دورهی نازی را از دید یک کودک به شکل یک درام نیرومند و مجذوب کننده دنبال میکند. این فیلم تا حدی شبیه فیلم پیانیست (یکی از پنج فیلم برتری که در عمرم دیدم) است و اگرچه در به دری و رنجی که یهودیان و کمونیستها در دوران هیتلر کشیدند را به تصویر کشیده، اما شیوهی ساختش با پیانیست کمی متفاوت است. نحوهی فیلمبرداری و صحنههای فوقالعادهاش، اگرچه غم انگیز، اما بسیار زیبا و خوشساخت است و موسیقی متنی که گویا ساختهی جان ویلیامز است، به همراه اصل داستان، دست به دست هم دادهاند تا از این فیلم یک فیلم بیعیب و نقص بسازند.
این فیلم بار دیگر «مسالهی شر» در فلسفه را در ذهن هر کسی که اصولا فکر میکند، به طرز بسیار غمانگیزی برجسته میکند.




