دسته: سینما

فیلم «او»

فیلم «او»، رسما خدا بود. از آن دسته فیلم‌هایی که مخاطب را دست‌کم برای ساعت‌ها به تفکر وا می‌دارد. ترکیبی از تکنولوژی، هوش مصنوعی، فلسفه، تنهایی و روابط انسانی و اینک، رابطه با یک...

فری تو رو روح فروغ دیگه بس کن نخون… آخه صدات مثل عذاب وجدانه واسمون… (+)

یک داستان عاشقانه

فیلم «یک داستان عاشقانه» را دیدم. درون‌مایه و اصل پیام فیلم یک جورهایی شبیه پیام فیلم «سینما پارازیدو» بود. دوست داشتمش. دو نکته درباره‌ی این فیلم: ۱- توجه به زنان در ایران. فیلم‌سازان در...

دهلیز

فیلم دهلیز خوب بود. یک مقدار به «خیلی خوب» هم نزدیک بود حتی. اما پایانش، هندی بود. من اگر بودم، چنان پایان تراژدیکی درست می‌کردم (مثلا اعدام رضا عطاران با سکانس آخری که همسر...

هیچ‌کجا، هیچ‌کس

فیلم «هیچ‌کجا، هیچ‌کس» را دیدم. فیلم بدی نبود. به نظرم نقطه‌ی قوت فیلم، روایت موازی و فلش‌بک‌های جالب به دلیل فیلمنامه‌ی نسبتا خوبش بود اما از اواسط فیلم به بعد، این روایت‌ها به خوبی...

هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند

فیلم «هیس دخترها فریاد نمی‌زنند» را دیدم. دردناک و غم‌انگیز بود. فیلمی درباره‌ی پدیده‌ی آزار جنسی کودکان در ایران و بیانگر زخمی‌ که طی سال‌ها می‌تواند زندگی یک انسان را در لعنت خود نابود...

بازخوانی آبی از سه رنگ کیشلوفسکی

شوهر و دخترش کشته‌ می‌شوند. به یکباره همه‌ی خاطراتتشان تمام می‌شود. به چشم به هم‌زدنی، به وادی هولناک بی‌معنایی پرتاب می‌شود. خوش آمدی ژولی! کسانی که با تو درد مشترک دارند، تو را می‌فهمند....

دو فیلم

در طول پرواز ۱۲ ساعته‌ی پاریس-کوالالامپور، علاوه بر ادامه‌ی مطالعه گرگ بیابان هرمان هسه، دو فیلم ایرانی دیدم که بد نیست توضیح مختصری درباره‌ی هر کدامشان بنویسم. البته باید بگویم این کتاب گرگ بیابان،...